موضوع: لاستیک + گیربکس + دف = سرعت

سلام دوستان
این تحقیق مال چند وقت پیش بود که دنبال نسبت پولی ها به هم بودم ولی چون مطمئن بودم حرف و حدیث زیادی در پی خواهد داشت پستش نکردم اما الان میزارم اینجا شاید به درد خیلی ها بخوره .اینم بگم که بحثی با من نداشته باشین این فقط یه حساب کتاب ریاضی ساده هست .

اول میریم سراغ لاستیک ماشین :
خب همون طور که می دونین لاستیک از پارامترهای مختلفی تشکیل شده مثلا لاستیکی که روی اون نوشته 165.65 .13 یعنی چی ؟؟ یا حروف دیگر که هر یک نشانگر یک خاصیت لاستیک می باشن .
مشخصات یه لاستیک با مدل بالا :
165 پهنای لاستیک بر حسب میلی متر می باشد
65 میزان نسبت فاق لاستیک به پهناش هست یعنی لاستیک بالا فاقش 65 درصد پهناش یعنی 165 میلی متر هست
13 هم قطر داخلی لاستیک با نسبت اینچ می باشد .
این 3 فاکتور اصلی لاستیک هست اما مشخصات دیگه ای هم رو لاستیک حک شده که ما کمترین اهمینی بهش نمی دیم مثلا حرف R نشان رادیال بودن لاستیک هست یا حرف h نشان هارد یا خشک بودن لاستیک هست که برای مناطق گرم عالی هست ولی روی کمترین مقدار اب هم سر می خوره و چسبندگی نداره .
یا مثلا ضریب تحملی وزن لاستیک و همچین میزان بادی که باید به لاستیک زده بشه یا سال و ماه ساخت که کمترین توجه رو بهش داریم .
و اما تو این بحث همون 3 تا فاکتور اول برای بدست اومدن سرعت نهایی کافیه واسه ما .
خب برای بدست اوردن محیط بیرونی لاستیک باید قطر لاستیک رو بدست بیاریم . از طرفی می دونیم قطر داخلیش 13 هست پس اگه به اون 13 فاق لاستیک از دو طرف اضافه بشه میشه قطر اصلی لاستیک .

برای بدست اوردن فاق لاستیک باید
165/100=1.65
1.65x 65 = 107.25 یعنی میشه تقریبا 10.7 سانت از هر طرف .
خب برای بدست اوردنM باید اون 13 اینچ (که میشه 32.5 سانت ) رو با 2 تا 10.7 جمع کنیم یعنی 53.9 سانت .
برای راختی من 54 حساب می کنم قطر بیرونی لاستیک رو .
خب برای بدست اوردن محیط بیرونی دایره (یعنی مسافتی که تو یه دور زدن طی می کنه )باید قطر رو در عدد پی ضرب کنیم .
http://edu.tebyan.net/Physics/Transmission1/03.htm(چارت دوم )
که تقریبا میشه 170 سانت (169.56) یعنی تو یه دور زدن کامل 1متر و 70 سانت طی می کنه لاستیک .


حالا برای لاستیک فابریک کارخونه رنو (حداقل چیزی که تو سند ماشین من زده شده اون زمان ) 145 .75.13 هست .
یعنی :
145تقسیم بر 100 ضربدر 75 که میشه حدود 10.8 سانت فاق لاستیک
برای محیط بیرونی هم 2(فاق لاستیک ) +32.5 * 3.14 که میشه تقریبا همون 54 (54.1)
یعنی تعویض لاستیک ما که اکثرا الان 165 انداختیم تاثیری تو تاپ اسپید نداره و تقریبا با کیلومتر مچ هست .چون اون کیلومتر از روی لاستیک 145 ست شد اینو میگم .یعنی به شرط درست بودن کیلومتر سرعت نشان داده شده سرعت واقعی ماشین هستش .
تا اینجا اون 1.70 متر رو در نظر داشته باشین که با یک دور چرخش لاستیک پیموده میشه .

گیریکس :
خب این بحث نکته های زیادی داره .
همه می دونن که گیربکس دور خروجی موتور رو می گیره و با نسبت های مختلف از خروجی خودش خارج می کنه .حالا این نسبت ها همون ضریبی هست که ما میگیم برای گفتن مدل گیربکس ؟؟؟ مسلما نه . اون ضریب دف هست که تو ماشین های محرک جلو با گیربکس تو یه واحد مشترک جاسازی شده هست و در عمل ربطی به هم ندارن .پس بحث دف جدا هستش .
حالا میریم سر ضرایب گیربکس :
اکثر گیربکس هایی که تو ایران هستن ضریب دنده هاش به این صورته :
3.6 دنده 1
2.4 دنده 2
1.6 دنده 3
1 دنده 4
اونایی هم که دنده 5 دارن ضریبش 0.8 هست .
البته هست گیربکس هایی با ضریب دنده 1و 2 کوتاه واسه شتاب بالا و دنده 3 بلند ولی خیلی خیلی کمه و بهتره که ما همین ضرایب رو به عنوان مرجع حساب کنیم .
حالا این ضرایب چیه ؟
این اعداد نشون میده که دور خروجی گیربکس نسبت به دور ورودی چقدر کاهش پیدا می کنه . مثلا ما اینجا مرجع تعویض دنده رو 5000 حساب می کنیم .
یعنی تو دنده 1 تو دور 5000 خروجی گیربکس دورش میشه 5000/3.6 = 1388 تقریبا
تو دنده 2 5000/2.4=3125
تو دنده 3 5000/1.6=و تو دنده 4 که نسبت یک به یکه =5000
این شد دور های خروجی گیربکس تو دنده های مختلف .
حالا از این به بعد این دور وارد دف ماشین میشه و اونجا باز هم تغییر دور میده

دف:
همون طور که می دونیم دف باز هم دور گیربکس رو پایین میاره و منتقل می کنه به چرخ ها یعنی در اصل سرعت تبدیل به قدرت میشه .
حالا تو دف ضرایب مختلفی وجود داره .2 تادنده تو دف هست یکی ریز که حروجی گیربکس بهش وصله به اسم پینیون یکی هم بزرگ که وصله به خروجی های پلوس و دنده هرز گرد ها به اسم کرانویل . حالا نسبت دنده این 2 تا به هم رو میگن ضریب گیربکس (البته ربطی به گیربکس نداره ولی به این اسم میشناسنش )
خب از قدرتی ترین گیربکس که همون استاندارد نصب شده روی ماشین های ما هست که 8-35 هست تا سرعتی ترین که 10 -29 هست که البته خیلی کمه و یه رده پایین ترش عرف هست همون 10 31 هست همشون همون ضرایب دنده های کران و پینیون هست .
یعنی ما اگه به پینیون که دورش دور خروجی گیربکس هست مثلا تو دنده 4 که دورش یک به یکه 5000 دور بدیم (تقریبا میشه گفت نهایت سرعت ماشین های 4 دنده ) این 5000 دور تبدیل میشه به :
برای گیربکس 35-8 : 35/8=4.375 یعنی خروجی دف تو این حالت میشه :5000/4.375=1142 دور در دقیقه
برای گیربکس 31-10 :31/10=3.1 که میشه 5000/3.1 =1612
که این دور ها دور چرخش کرانویل که مستقیما به پلوس وصله محسوب میشه یعنی دور چرخش تایر تو 1 دقیقه ( چون دور موتور معیارش دور بر دقیقه هست )
یعنی مثلا به صورت مرحله ای :
خروجی موتور 5000 ------> گیربکس در دنده 1 -------->1388 ---------> ورودبه دف 35-8 ---->318 دور (دور سر چرخ در دقیقه ) -------->ورود به دف 31-10----->448دور

خروجی موتور 5000 ------> گیربکس در دنده4 --------->5000 ------->ورود به دف 35-8------>1142 دور (دور سر چرخ)
--------> ورود به دف 31-10 -----> 1612 دور
خب تا اینجا ما تونستیم تعداد دور چرخ رو تو دنده های مختلف بر مبنای دقیقه پیدا کنیم .

محاسبه سرعت :
خب همون طور که می دونیم کیلومتر شمار سرعت بر مبنای ساعت رو به ما نشون میده مثلا 100 کیلومتر نشان دهنده این هست که ما با این دور می تونیم 100 کیلومتر در ساعت مسیر طی کنیم یعنی لاستیک ما می تونه 100 کیلومتر جابه جایی داشته باشه . حالا ما از طرفی می دونیم که لاستیک ما با سایز بالای صفحه می تونه تو هر گردش 1.7 متر رو طی کنه (تو هر گردش کامل ) از طرف دیگه دور چرخ رو تو دنده های مختلف می دونیم با داشتن این دو فاکتور به راحتی میشه مسیر طی شده رو حساب کرد .
برای مثال اگه باگیربکس 35-8 تو دنده 1 تو دور 5000 باشیم یعنی خروجی سر چرخمون میشه 318 دور در دقیقه
یعنی اگه جابه جایی لاستیک رو در تعداد دور ضرب کنیم میزان طی شدن مسیر رو تو دقیقه بهمون می گه .
یعنی 318*1.7=540 متر در دقیقه که میشه تقریبا 0.54 کیلومتر در دقیقه برای بدست اوردن تو ساعت باید ضرب در 60 بشه که میشه 32.4 کیلومتر در ساعت
حالا اگه همین شرایط تو گیربکس 10-31 باشه تو دور 5000 خروجی میشه 448 دور در دقیقه
یعنی 448 *1.7=761 متر که میشه 0.76 کیلومتر در دقیقه که با ضرب در 60 میشه 45.5 کیلومتر درساعت .

و اما موردی که همه سرش با هم در بحث هستن . تاپ اسپید بی اهمیت!!!
با گیربکس 35-8 تو دنده 4 تو دور 5000 خروجی سرچرخ میشه 1142 دور که با ضرب در گردش چرخ :
1142*1.7 =1941 متر در دقیقه یعنی 1.9 کیلومتر در دقیقه که با ضرب در عدد 60 میشه 116 کیلومتر در ساعت با دور موتور 5000
برای گیربکس 31 10 هم تو دور 5000 میشه خروجی سر چرخ 1612 دور با ضرب در عدد 1.7 :
میشه 2740 متر در دقیقه یعنی 2.7 کیلومتر در دقیقه که با ضرب در عدد 60 میشه 162 کیلومتر در ساعت با دور موتور 5000

می دونم خیلی قابل قبول نیست به نظر دوستان اما این یه حساب منطقی ساده هست شاید هم اشتباه منه !!!!!!
اگه خواستین دلیلی بر اشتباه بودنش بیارین لطفا دلیل کاملا قانع کننده باشه .

البته بگم دور موتور بالاتر یا شیب داشتن جاده سرعت رو بالا می بره یقینا اما تا چه حدشو خودتون حساب کنین .سلام دوستان
این تحقیق مال چند وقت پیش بود که دنبال نسبت پولی ها به هم بودم ولی چون مطمئن بودم حرف و حدیث زیادی در پی خواهد داشت پستش نکردم اما الان میزارم اینجا شاید به درد خیلی ها بخوره .اینم بگم که بحثی با من نداشته باشین این فقط یه حساب کتاب ریاضی ساده هست .

اول میریم سراغ لاستیک ماشین :
خب همون طور که می دونین لاستیک از پارامترهای مختلفی تشکیل شده مثلا لاستیکی که روی اون نوشته 165.65 .13 یعنی چی ؟؟ یا حروف دیگر که هر یک نشانگر یک خاصیت لاستیک می باشن .
مشخصات یه لاستیک با مدل بالا :
165 پهنای لاستیک بر حسب میلی متر می باشد
65 میزان نسبت فاق لاستیک به پهناش هست یعنی لاستیک بالا فاقش 65 درصد پهناش یعنی 165 میلی متر هست
13 هم قطر داخلی لاستیک با نسبت اینچ می باشد .
این 3 فاکتور اصلی لاستیک هست اما مشخصات دیگه ای هم رو لاستیک حک شده که ما کمترین اهمینی بهش نمی دیم مثلا حرف R نشان رادیال بودن لاستیک هست یا حرف h نشان هارد یا خشک بودن لاستیک هست که برای مناطق گرم عالی هست ولی روی کمترین مقدار اب هم سر می خوره و چسبندگی نداره .
یا مثلا ضریب تحملی وزن لاستیک و همچین میزان بادی که باید به لاستیک زده بشه یا سال و ماه ساخت که کمترین توجه رو بهش داریم .
و اما تو این بحث همون 3 تا فاکتور اول برای بدست اومدن سرعت نهایی کافیه واسه ما .
خب برای بدست اوردن محیط بیرونی لاستیک باید قطر لاستیک رو بدست بیاریم . از طرفی می دونیم قطر داخلیش 13 هست پس اگه به اون 13 فاق لاستیک از دو طرف اضافه بشه میشه قطر اصلی لاستیک .


برای بدست اوردن فاق لاستیک باید
165/100=1.65
1.65x 65 = 107.25 یعنی میشه تقریبا 10.7 سانت از هر طرف .
خب برای بدست اوردنM باید اون 13 اینچ (که میشه 32.5 سانت ) رو با 2 تا 10.7 جمع کنیم یعنی 53.9 سانت .
برای راختی من 54 حساب می کنم قطر بیرونی لاستیک رو .
خب برای بدست اوردن محیط بیرونی دایره (یعنی مسافتی که تو یه دور زدن طی می کنه )باید قطر رو در عدد پی ضرب کنیم .
http://edu.tebyan.net/Physics/Transmission1/03.htm(چارت دوم )
که تقریبا میشه 170 سانت (169.56) یعنی تو یه دور زدن کامل 1متر و 70 سانت طی می کنه لاستیک .


حالا برای لاستیک فابریک کارخونه رنو (حداقل چیزی که تو سند ماشین من زده شده اون زمان ) 145 .75.13 هست .
یعنی :
145تقسیم بر 100 ضربدر 75 که میشه حدود 10.8 سانت فاق لاستیک
برای محیط بیرونی هم 2(فاق لاستیک ) +32.5 * 3.14 که میشه تقریبا همون 54 (54.1)
یعنی تعویض لاستیک ما که اکثرا الان 165 انداختیم تاثیری تو تاپ اسپید نداره و تقریبا با کیلومتر مچ هست .چون اون کیلومتر از روی لاستیک 145 ست شد اینو میگم .یعنی به شرط درست بودن کیلومتر سرعت نشان داده شده سرعت واقعی ماشین هستش .
تا اینجا اون 1.70 متر رو در نظر داشته باشین که با یک دور چرخش لاستیک پیموده میشه .

گیریکس :
خب این بحث نکته های زیادی داره .
همه می دونن که گیربکس دور خروجی موتور رو می گیره و با نسبت های مختلف از خروجی خودش خارج می کنه .حالا این نسبت ها همون ضریبی هست که ما میگیم برای گفتن مدل گیربکس ؟؟؟ مسلما نه . اون ضریب دف هست که تو ماشین های محرک جلو با گیربکس تو یه واحد مشترک جاسازی شده هست و در عمل ربطی به هم ندارن .پس بحث دف جدا هستش .
حالا میریم سر ضرایب گیربکس :

اکثر گیربکس هایی که تو ایران هستن ضریب دنده هاش به این صورته :
3.6 دنده 1
2.4 دنده 2
1.6 دنده 3
1 دنده 4
اونایی هم که دنده 5 دارن ضریبش 0.8 هست .
البته هست گیربکس هایی با ضریب دنده 1و 2 کوتاه واسه شتاب بالا و دنده 3 بلند ولی خیلی خیلی کمه و بهتره که ما همین ضرایب رو به عنوان مرجع حساب کنیم .
حالا این ضرایب چیه ؟
این اعداد نشون میده که دور خروجی گیربکس نسبت به دور ورودی چقدر کاهش پیدا می کنه . مثلا ما اینجا مرجع تعویض دنده رو 5000 حساب می کنیم .
یعنی تو دنده 1 تو دور 5000 خروجی گیربکس دورش میشه 5000/3.6 = 1388 تقریبا
تو دنده 2 5000/2.4=3125
تو دنده 3 5000/1.6=و تو دنده 4 که نسبت یک به یکه =5000
این شد دور های خروجی گیربکس تو دنده های مختلف .
حالا از این به بعد این دور وارد دف ماشین میشه و اونجا باز هم تغییر دور میده

دف:
همون طور که می دونیم دف باز هم دور گیربکس رو پایین میاره و منتقل می کنه به چرخ ها یعنی در اصل سرعت تبدیل به قدرت میشه .
حالا تو دف ضرایب مختلفی وجود داره .2 تادنده تو دف هست یکی ریز که حروجی گیربکس بهش وصله به اسم پینیون یکی هم بزرگ که وصله به خروجی های پلوس و دنده هرز گرد ها به اسم کرانویل . حالا نسبت دنده این 2 تا به هم رو میگن ضریب گیربکس (البته ربطی به گیربکس نداره ولی به این اسم میشناسنش )
خب از قدرتی ترین گیربکس که همون استاندارد نصب شده روی ماشین های ما هست که 8-35 هست تا سرعتی ترین که 10 -29 هست که البته خیلی کمه و یه رده پایین ترش عرف هست همون 10 31 هست همشون همون ضرایب دنده های کران و پینیون هست .
یعنی ما اگه به پینیون که دورش دور خروجی گیربکس هست مثلا تو دنده 4 که دورش یک به یکه 5000 دور بدیم (تقریبا میشه گفت نهایت سرعت ماشین های 4 دنده ) این 5000 دور تبدیل میشه به :
برای گیربکس 35-8 : 35/8=4.375 یعنی خروجی دف تو این حالت میشه :5000/4.375=1142 دور در دقیقه
برای گیربکس 31-10 :31/10=3.1 که میشه 5000/3.1 =1612
که این دور ها دور چرخش کرانویل که مستقیما به پلوس وصله محسوب میشه یعنی دور چرخش تایر تو 1 دقیقه ( چون دور موتور معیارش دور بر دقیقه هست )
یعنی مثلا به صورت مرحله ای :
خروجی موتور 5000 ------> گیربکس در دنده 1 -------->1388 ---------> ورودبه دف 35-8 ---->318 دور (دور سر چرخ در دقیقه ) -------->ورود به دف 31-10----->448دور

خروجی موتور 5000 ------> گیربکس در دنده4 --------->5000 ------->ورود به دف 35-8------>1142 دور (دور سر چرخ)
--------> ورود به دف 31-10 -----> 1612 دور
خب تا اینجا ما تونستیم تعداد دور چرخ رو تو دنده های مختلف بر مبنای دقیقه پیدا کنیم .

محاسبه سرعت :
خب همون طور که می دونیم کیلومتر شمار سرعت بر مبنای ساعت رو به ما نشون میده مثلا 100 کیلومتر نشان دهنده این هست که ما با این دور می تونیم 100 کیلومتر در ساعت مسیر طی کنیم یعنی لاستیک ما می تونه 100 کیلومتر جابه جایی داشته باشه . حالا ما از طرفی می دونیم که لاستیک ما با سایز بالای صفحه می تونه تو هر گردش 1.7 متر رو طی کنه (تو هر گردش کامل ) از طرف دیگه دور چرخ رو تو دنده های مختلف می دونیم با داشتن این دو فاکتور به راحتی میشه مسیر طی شده رو حساب کرد .
برای مثال اگه باگیربکس 35-8 تو دنده 1 تو دور 5000 باشیم یعنی خروجی سر چرخمون میشه 318 دور در دقیقه
یعنی اگه جابه جایی لاستیک رو در تعداد دور ضرب کنیم میزان طی شدن مسیر رو تو دقیقه بهمون می گه .
یعنی 318*1.7=540 متر در دقیقه که میشه تقریبا 0.54 کیلومتر در دقیقه برای بدست اوردن تو ساعت باید ضرب در 60 بشه که میشه 32.4 کیلومتر در ساعت
حالا اگه همین شرایط تو گیربکس 10-31 باشه تو دور 5000 خروجی میشه 448 دور در دقیقه
یعنی 448 *1.7=761 متر که میشه 0.76 کیلومتر در دقیقه که با ضرب در 60 میشه 45.5 کیلومتر درساعت .

و اما موردی که همه سرش با هم در بحث هستن . تاپ اسپید بی اهمیت!!!
با گیربکس 35-8 تو دنده 4 تو دور 5000 خروجی سرچرخ میشه 1142 دور که با ضرب در گردش چرخ :
1142*1.7 =1941 متر در دقیقه یعنی 1.9 کیلومتر در دقیقه که با ضرب در عدد 60 میشه 116 کیلومتر در ساعت با دور موتور 5000
برای گیربکس 31 10 هم تو دور 5000 میشه خروجی سر چرخ 1612 دور با ضرب در عدد 1.7 :
میشه 2740 متر در دقیقه یعنی 2.7 کیلومتر در دقیقه که با ضرب در عدد 60 میشه 162 کیلومتر در ساعت با دور موتور 5000

می دونم خیلی قابل قبول نیست به نظر دوستان اما این یه حساب منطقی ساده هست شاید هم اشتباه منه !!!!!!
اگه خواستین دلیلی بر اشتباه بودنش بیارین لطفا دلیل کاملا قانع کننده باشه .
البته بگم دور موتور بالاتر یا شیب داشتن جاده سرعت رو بالا می بره یقینا اما تا چه حدشو خودتون حساب کنین .

اکثر گیربکس هایی که تو ایران هستن ضریب دنده هاش به این صورته :
3.6 دنده 1
2.4 دنده 2
1.6 دنده 3
1 دنده 4
اونایی هم که دنده 5 دارن ضریبش 0.8 هست .
البته هست گیربکس هایی با ضریب دنده 1و 2 کوتاه واسه شتاب بالا و دنده 3 بلند ولی خیلی خیلی کمه و بهتره که ما همین ضرایب رو به عنوان مرجع حساب کنیم .
حالا این ضرایب چیه ؟
این اعداد نشون میده که دور خروجی گیربکس نسبت به دور ورودی چقدر کاهش پیدا می کنه . مثلا ما اینجا مرجع تعویض دنده رو 5000 حساب می کنیم .
یعنی تو دنده 1 تو دور 5000 خروجی گیربکس دورش میشه 5000/3.6 = 1388 تقریبا
تو دنده 2 5000/2.4=3125
تو دنده 3 5000/1.6=و تو دنده 4 که نسبت یک به یکه =5000


دور خروجی گیربکس تو دنده 2 میشه 2083 که من اشتباهی تایپ کردم . و تو دنده 3 میشه 3125 که جا به جا شده بود.

یک نکته هم وجود داره . افرادی که نتونستن با رنو5 با گیربکس 8-35 به سرعت 140 کیلومتر در ساعت برسند به خاطر این بوده که نتونستن دور موتور رو به 5950 دور برسونند و البته چون در این دور دیگه موتور به حد انفجار می رسه این کار رو انجام نداده اند و تنها مشکل گیربکس 8-35 همینه که تو دور موتور بالا قابلیت خودش رو نشون میده
اما در عوض شتاب خوبی رو به رنو5 میده .
اما گیربکس 6 دنده به خاطر این که تو دنده 5 دور موتور را کاهش می دهد و موتور خیلی راحت تر کار می کنه در نتیجه خودرو راحت تر به سرعت های بالا دست پیدا می کنه
و کمتر به رنو فشار میاد البته این نظر منه (نظر کسی که هم گیربکس 8-35 داشته هم گیربکس 6 دنده 9-31 )

من برای پروژه همین طراحی 2 به 3 روش مختلف گیربکس برای tu5 طراحی کردم و نتیجش 3 تا گیربکس بود با نتیجه یکسان.....اولی ابعادش نزدیک به نمونه اصلی بود(طول شفتش رو حساب نکردیم چون شوت اول بود)نمونه دوم خود گیربکس اصلی درومد ولی ما متریال نداشتیم که مقاومت کنه......انتخاب سوم گیربکسی با ابعاد 1.5 برابر بود که نتیجش فاکتور اطمینان1.5 بود!!
ضریب دنده های زیر رو هم عموما روی ماشین های این سالها شاهد هستیم:
دنده1=======3.2تا 3.8
2==========2.4حداکثر
3=========1.5تقریبا
4=========حدود1
5=========حدود.8تا 0.7

داشتم حساب میکردم رو دور 3000 با دف های مختلف تو دنده های مختلف چی میشه به نکته های جالبی رسیدم
با گیربوکس فابریک با دف 8/35 دنده 4 سرعت 70 کیلومتر
ولی اگر دف 10/31 ببندی رو گیربوکس فابریک میشه 100 و توی دنده 3 میشه 61 یعنی برای شتاب گرفتن میشه دنده رو به سه برای افضایش شتاب تعویض کرد ولی با دف فابریک نمیشه اینکارو کرد و در دنده 4 هم موتور توی دور کمتری کار میکنه و فشار نسبتا کمتری بهش میاد مخصوصا خارج از شهر
به نظر من بهترین کار برای موتور1100 اینه که گی بوکس 5 دنده رو با دف 8/35 فابریک بست
برای دنده 5
دف 8/35 میشه 87
دف 9/31 میشه 111
دف 10/31 میشه 123
دف 10/29 میشه 131